طلاق از طرف مرد مبحثی است که امروز در این مقاله قصد بررسی آن را داریم.

درخواست های طلاق به سه دسته تقسیم می شوند که عبارتند از: طلاق از طرف زن، طلاق از طرف مرد و طلاق توافقی. هر یک از انواع مختلف طلاق ویژگی هایی دارد که ما در این مقاله به بررسی شرایط طلاق از طرف مرد می پردازیم.

شرایط طلاق از طرف مرد

طبق ماده ی 1133 از قانون، مرد می تواند هر زمان که بخواهد زنش را طلاق بدهد. این قانون طلاق را امری یک طرفه دانسته بود و مرد در این قانون می توانست بدون هیچ گونه مدرک و دلیلی به دفاتر ثبت رفته و با پرداخت حقوق مالی زن و معرفی دو شاهد زنش را طلاق بدهد. در این گونه طلاق ها زنان هیچ نقشی نداشته و در بسیاری از موارد باعث سوء استفاده ی مردان می شد.

ماده ی 1133 به این شکل اصلاح گردید: مرد با رعایت شرایط مقرر می تواند برای تقاضای طلاق به دادگاه مراجعه کرده و همسرش را طلاق بدهد. چرا که با نوبت قرار گرفته شدن پرونده و آوردن شهود، طی این زمان بسیاری از مردان نسبت به طلاق دادن همسرشان منصرف می شدند و در این موارد پیش بینی قانونگذار عینا واقع شده است.

شرایط طلاق از طرف مرد عبارتند از:

  • مرد باید در زمان طلاق از سلامت عقلی برخوردار باشد. بنابراین مرد دیوانه نمی تواند همسرش را طلاق بدهد.
  • مردی که بخواهد زنش را طلاق بدهد بایستی به سن 15 سال رسیده باشد. بنابر این اگر مردی قبل از این سن ازدواج کرده باشد، این مسئله نمی تواند باعث اثبات رشد ذهنی و عقلی وی باشد.
  • چنانچه مردی بخواهد زنش را طلاق بدهد، باید تصمیمش قطعی باشد.

تشریفات طلاق از طرف مرد

طبق قانون، مرد با مراجعه به دادگاه می تواند درخواست طلاق همسرش را بدهد. در این راستا تشریفات طلاق عبارتند از:

  • ارائه ی دادخواست: برای ارائه ی آن حضور زوج یا وکیل او الزامی است.
  • مراجعه به داوری: دادگاه اختلاف زوجین را به داوری می فرستد. بعد از صدور امر به داوری، هر کدام از زوجین بایستی ظرف 1 هفته از زمان ابلاغ، فرد متاهلی را که حداقل 30 سال داشته باشد و به مسائل شرعی، خانوادگی آشنا باشد به دادگاه به عنوان داور معرفی کند. چنانچه دادگاه نتواند بین آن ها سازشی را برقرار کند به شوهر گواهی عدم سازش داده می شود.
  • مرد باید همه ی حقوق مالی زن را پرداخت نماید و یا درخواست حکم اعسار نماید.

دادگاه تکلیف امور مالی زوجه را مشخص می کند

دادگاه با توجه به مندرجات سند ازدواج و شروط ضمن عقد،ضمن رأی دادن، تکلیف نفقه، مهریه، جهیزیه و اطفال را مشخص می کند. همچنین در رابطه با نحوه ی نگهداری فرزندان و نحوه ی حضانت و چگونگی پرداخت هزینه های نگهداری فرزندان تصمیماتی را اتخاذ می کند.

دادگاه همچنین در رابطه با مصلحت نگهداری فرزندان با توجه به وابستگی عاطفی فرزندان و ترتیب زمان ملاقات با مادر و پدر و دیگر بستگان تصمیم گیری می کند. همانطور که در بالا نیز به آن اشاره کردیم، ثبت طلاق منوط به پرداخت حقوقی مالی زوجه است. البته چنانچه این حقوق به صورت قسطی نیز پرداخت گردد، امکان ثبت کردن طلاق از طرف مرد وجود دارد. چنانچه زوجین، بند تصنیف دارائی را امضاء کرده باشند، بایستی در طلاق از طرف مرد نیمی از دارائی را که در ایام زناشویی به دست آورده اند را یا معادل دارائی را به زن منتقل نماید. البته این در حالتی است که مرد در دادگاه نتواند اثبات کند که این تقاضای طلاق به علت سوء رفتار و اخلاق همسر بوده است.

قطعی شدن حکم طلاق

چنانچه هر کدام از زوجین، بعد از صدورگواهی عدم سازش از طرف دادگاه بدوی، حکم را به نفع خود نبیند، می تواند به این حکم اعتراض نماید. گفتنی است این حکم طی دو مرحله در دادگاه های دیوان عالی کشور و تجدید نظر قابل اعتراض می باشد. البته رسیدگی این دادگاه ها مشابه دادگاه بدوی نبوده و امکان نقض احتمالی و یا اصلاح وجود دارد. به همین خاطر در مرحله ی بدوی دفاع بسیار مهم است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *