حکم جلب مبحثی است که در این مقاله قصد بررسی آن را داریم.

ممکن است برای شما نیز اتفاق افتاده باشد که فردی از پرداخت قرض و بدهی خود امتناع ورزد و بخواهد مال شما را بالا بکشد. در این موارد ممکن است گرفتن حکم جلب، اولین فکری باشد که به ذهنتان خطور می کند.

گفتنی است قاضی این حکم را در پرونده های کیفری سریع تر از پرونده های حقوقی صادر می کند. ما در مقاله ی زیربه بررسی نکاتی در رابطه با حکم جلب می پردازیم.

حکم جلب در چه مواردی صادر می شود؟

حکم جلب یا همان قرار جلب، به معنی رأی دادگاه می باشد. در حالی که دستور جلب رأی نبوده و نوعی دستور می باشد. قرار جلب دستوری است که قاضی پرونده در امور کیفری برای دستگیری اشخاص مختلف صادر می کند تا آن ها را به نزد دادگاه بیاورند.

بنابراین حکم جلب در 2 حالت زیر صادر می شود.

  • در حالتی صادر می شود که قاضی برای مجبور نمودن فرد برای آمدن به دادگاه ، آن را صادر می کند. در این زمان، فرد هنوز متهم نشده و قاضی برای رسیدن به حکم دستور جلب را صادر می کند. در این زمان ابتدا متهم به دادگاه دعوت شده و چنانچه وی در دادگاه حاضر نشود، حکم جلب وی صادر می شود.
  • گاهی نیز قاضی در هنگام اجرای حکم، حکم جلب را صادر می کند.

دستور جلب سیار چه تفاوتی با جلب عادی دارد؟

دستور جلب به 2 روش زیر اجرا می شود:

  • چنانچه قاضی دستور جلب متهم را به کلانتری خاصی از شهر ابلاغ کند، به آن جلب عادی می گویند.
  • چنانچه دستور جلب به تمام کلانتری های حوزه فرستاده شود، به این نوع، جلب سیار گفته می شود.

اگر شما به دادگاه اعلام نمایید که آدرس محل سکونت فردی را که از آن شکایت کرده اید را می دانید، برای وی جلب عادی صادر می شود. اما اگر آدرس وی را نمی دانید، بایستی موضوع به دادگاه اعلام بشود تا دادگاه دستور جلب سیار را برای او صادر کند.

دادخواست حکم جلب وجود ندارد

کسی نمی تواند به محکمه مراجعه کند و اقدام به دادخواست حکم جلب کند. تنها هنگامی که حکم قطعی دادگاه صادر شده باشد، شما می توانید درخواست جلب بدهید. همچنین نحوه ی اجرای قانون برای تمامی محکومیت های ملی مثل چک، نفقه و مهریه به یک صورت است و تنها تفاوت آن ها در نوع درخواستی است که می نویسید.

ولی در پرونده های حقوقی زمانی که فرد برای مطالبه ی مال خویش به دادگاه شکایت می کند و حکم محکومیت را از دادگاه می گیرد، بایستی درخواستی را مبنی بر اجرای حکم به دادگاه ارائه نماید. سپس بایستی مالی را از بدهکار به دادگاه معرفی نماید.

جلب به دادرسی

یک نوع دستور جلب موجود می باشد که در آن فردمتهمی را که از آمدن به دادگاه خودداری می کند را برای الزام به این کار با قرار جلب به دادرسی، برای آمدن به دادگاه مجبور می کنند. زمانی که شکایتی برعلیه کسی صادر می شود، بازپرس می تواند تصمیمات مختلفی را بگیرد که یکی از آن ها قرار منع تعقیب می باشد.

یکی دیگر از این تصمیمات، قرار مجرمیت می باشد. این موضوع زمانی که برای بازپرس، مجرم بودن متهم احراز گردد، صادر می شود. قرار موقوفی تعقیب نیز یکی دیگر از این موارد است که این قرار زمانی صادر می شود که متهم فوت نموده یا جرم او مشمول زمان شده باشد که در این صورت این پرونده دیگر قابل تعقیب نمی باشد.

اعتراض به منع تعقیب

در مواقعی که بازپرس پرونده بعد از رسیدگی، برای متهمی منع تعقیب را صادر نموده باشد، متهم قابل تعقیب نبوده و بایستی که آزاد بشود. در این مواقع دادستان و شاکی نیز حق اعتراض به آن را دارند.

زمانی که شاکی نسبت به این موضوع اعتراض نمود، پرونده به دادگاه می رود و مورد بررسی قرار می گیرد و چنانچه دادگاه به این نتیجه دست پیدا کند که متهم قابل تعقیب نیست، قرار بازپرس نقض شده و حکم جلب به رسیدگی صادر می شود.

حکم جلب به رسیدگی به این معناست که دادگاه تشخیص می دهد که پرونده بایستی دارای قرار مجرمیت باشد و در دادگاه نیز قابل طرح است.

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *